mhi - جوزف جوران کیست ؟ |مبدع برنامه ریزی برای کیفیت

جوزف جوران کیست ؟ |مبدع برنامه ریزی برای کیفیت

کيفيت، چيز تازه اي نيست اما در غرب ناديده گرفته شده و صرفاً يک موضوع عملياتي تلقي مي شود. کيفيت چيزي فراتر از مشخصات محصولات و ازمایش معايب آنها است. کيفيت را نمي توان به کسي واگذار کرد و بايد هدف هر کارمندي چه به صورت انفرادي و چه در قالب کار تیمی باشد.

برنامه ريزي براي کيفيت


جوزف جوران 

 

چرا آن را بخوانيم؟


جوران همانند ادواردز دمينگ  يکي از شخصيتهاي کليدي در تحول و انقلاب کيفيت به شمار مي رود. در اين کتاب، او بر اين نکته تاکيد مي کند که بعد انساني و بشري مديريت، به اندازة کنترل آماري مهم است. اين کتاب نمايانگر کمکي است که تيمهاي کيفيت و اعطاي اختيارات، مي توانند در قبال فرآيند کيفيت محصولات ارايه نمايند. 

شروع


بر خلاف غرب، ژاپني ها کيفيت را به يک اولويت  سازمانی  تبديل کرده اند. 


عناصر کليدي در فلسفة کيفيت عبارتند از:

•    برنامه ريزي کيفيت؛
•    مديريت کيفيت؛
•    اجراي کيفيت.


کيفيت، چيز تازه اي نيست اما در غرب ناديده گرفته شده و صرفاً يک موضوع عملياتي تلقي مي شود. کيفيت چيزي فراتر از مشخصات محصولات و ازمایش معايب آنها است. کيفيت را نمي توان به کسي واگذار کرد و بايد هدف هر کارمندي چه به صورت انفرادي و چه در قالب کار تیمی باشد. کيفيت را مي توان توالي تغييرناپذير مراحل دانست. برنامه ريزي شامل فرآيندهاي توسعه براي رفع نيازهاي مشتريان است. در اينجا، جنبة انساني اهميت بسزايي دارد. 

مشارکت


1. نگرشهاي ملي در قبال موضوع کيفيت


در دهة 1950، پيام جوزف جوران به مخاطبان ژاپني، مورد توجه گروهي از مديران ارشد علاقه مند قرار گرفت ( ژاپني ها کيفيت را به يک اولويت در راس سازمان-هايشان تبديل کرده اند). در غرب، مخاطبان جوران، مهندسان و بازرسان کيفيت بودند. در این منطقه از جهان کيفيت از بالا به پايين واگذار مي شد ، يعني بیشتريک موضوع عملياتي بودتا يک موضوع مديريتي.


در سالهاي پس از جنگ، شرکتهاي آمريکايي به دو دليل از اين موضوع ناآگاه بودند:
•    آنها فکر مي کردند که رقباي آسياي تقليدکننده هستند نه نوآور؛
•    مديران ارشد ،آنقدر مجذوب شاخصهاي مالي بودند که به هيچ يک از علايم خطر توجه نمي کردند.


2. سه گانة کيفيت


فلسفة کيفيت جوران دربرگيرندة «سه گانة کيفيت» است که مبتني بر «مديريت کيفيت در سطح شرکتها» است و هدف از آن ايجاد ابزاري براي اشاعة کيفيت به همة بخشها است. جوران بر اين نکته اصرار مي ورزيد که نمي توان کيفيت را اعطا يا واگذار کرد. او يکي از نخستين حاميان  اعطاي اختيارات به کارکنان بود. 
کيفيت بايد از طريق خودنظارتي ، هدف هر کارمندي چه به صورت انفرادي و چه به صورت تيمي باشد. 

3. ريشة تاريخي کيفيت


طراحي مشخصات کالاهاي توليدي و بازرسي معايب آنها، به مصريان باستان در 5000 سال پيش و حتي قبل از زمان احداث اهرام مصر بازمي گردد. چيني هاي باستان نيز واحدي مجزا را در دولت مرکزي  تشکيل داده بودند که استانداردهاي کيفيت را تعيين و اجرا مي کرد. 


بنابراين پيام جوران اين است که کيفيت، چيز تازه اي نيست. اما اگر کيفيت از چنين سابقه اي برخوردار است، چرا در غرب ناديده گرفته شده است؟

4. جنبة بشري کيفيت


کيفيت چيزي فراتر از مشخصات محصولات و آزمایش دقيق معايب آنها است. جوران اهميت زيادي براي جنبة انساني و بشري کيفيت قايل است. او نظريه هايی تاثيرگذار در مورد ابعاد محتوایی ومفهومی کيفيت ارايه کرده است. 

5. فرآيند برنامه ريزي کيفيت


برنامه ريزي کيفيت شامل توسعة محصولات و فرآيندهاي مورد نياز براي تامین  نيازهاي مشتريان است. برنامه ريزي کيفيت شامل اقدامات زير است:


•    شناسايي مشتريان و نيازهاي آنان؛
•    توسعة محصولي که مطابق با نيازهاي مشتريان است؛
•    توسعة فرآيندي که مي تواند آن محصول را توليد نمايد؛
برنامه ريزي کيفيت از طريق توالي تغييرناپذير فرآيندهاي زير حاصل مي گردد:
•    شناسايي مشتريان؛
•    تعيين نيازهاي آنان؛
•    تبديل نيازهاي آنان به زبان ما؛
•    توسعة محصولي که مي تواند آن نيازها را مرتفع سازد؛
•    بهينه سازي محصولات براي رفع نيازهاي خودمان و مشتريانمان؛
•    توسعة فرآيندي که مي تواند آن محصول را توليد نمايد؛
•    بهينه سازي اين فرآيند؛
•    اثبات اينکه چنين فرآيندي مي تواند در صحنه عملياتي، محصول مورد نظر را توليد کند. 
•    تبديل اين فرآيند به نيروهاي عملياتي.

محتوا


جوران منتقد کتاب دمينگ (خارج از بحران) است و آن را بيش از حد متکي به آمار مي داند. رويکرد جوران در مقایسه با رويکرد دمينگ چندان مکانيکي نيست و تاکيد بيشتري بر ارتباطات انساني دارد. اين رويکرد مبتني بر مديريت کيفيت در سطح شرکتها است يعني اشاعة کيفيت به همة بخشها. جوران يکي از حاميان اعطاي اختيارات به کارکنان است و اعتقاد دارد کيفيت بايد هدف هر کارمندي باشد.
گري هامل  مي گويد: «تاثير جوران و همچنين دمنيگ، فراتر از موضوع کيفيت است. آنها با معطوف کردن توجه مديران غربي به موفقيت ژاپنی ها، آنها را وادار کردند تا برخي از اساسي ترين باورهايشان را در مورد تواناييهاي کارکنان و توقعات مشتريان به چالش بکشند.»
 
براي اطلاعات بيشتر

«برنامه ريزي براي کيفيت» -- جوزف جوران، 1988

«برنامه ريزي کيفيت شامل توسعة محصولات و فرآيندهاي مورد نياز براي تامین  نيازهاي مشتريان است.»   برنامه ريزي براي کيفيت
 

نظرات
دیدگاه ارسال کنید